درباره (ردکارپت) رضاعطاران
تصویری آرمانگرایانه ازهنر متعالی
[ ]
درباره (ردکارپت) رضاعطاران
نظرات

 

چیزهائی درباره فیلم  (فرش قرمز یا ردکارپت)

نوشته :میثم کریمی(منبع:سایت مووی مگ)

******************************************** 

کارگردان : رضا عطاران

فیلمنامه : رضا عطاران

تهیه کنندگان : رضا عطاران و احمد احمدی

بازیگران : رضا عطاران، سوسن پرور، مارک انصاری، امیر نوری، کریستین بی‌فورت، حسین سلیمانی و...

fdr32343

داستان : 

یک عاشق سینما ( رضا عطاران ) به منظور ملاقات با استیون اسپیلبرگ و ارائه یک فیلمنامه به او به جهت ساخت فیلم سینمایی براساس آن، تصمیم می گیرد به جشنواره فیلم کن که در کشور فرانسه برگزار می شود سفر کند تا بتواند در آنجا با وی دیدار داشته باشد اما این سفر دردسرهایی برای او به همراه دارد که...

I111

کارگردان :

رضا عطاران : در سال 1347 در شهر مشهد متولد شد و در همین شهر نیز موفق شد دیپلم اقتصاد خود را دریافت کند. وی سپس برای ادامه تحصیل به تهران آمد و تصمیم گرفت تا استعداد خودش را در زمینه بازیگری و کارگردانی محک بزند. عطاران در سال 1373 با بازی در سریال « ساعت خوش » به کارگردانی مهران مدیری توانست نام خود را به عنوان یک بازیگر کمدی مطرح نماید و در سالهای بعد با مجموعه های تلویزیونی « مجید دلبندم » و « کوچه آقاقیا » بر شهرت خود بیفزاید. اما ساخت سریالهای مناسبتی « خانه به دوش » و « متهم گریخت » باعث شد تا نام وی به عنوان کارگردان نیز بر سر زبانها بیفتد. وی در سال 1390 اولین اثر سینمایی خود به نام « خوابم میاد » را کارگردانی کرد که با فروش بسیار خوبی در گیشه مواجه شد. « رد کارپت » دومین فیلم رضا عطاران است که در آن بازیگر، تهیه کننده،نویسنده و کارگردان بوده است.

http://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_1.jpg

درباره فیلم:

تیتراژ ابتدایی فیلم یکی از خلاقانه ترین و بامزه ترین تیتراژهای سینمای ایران در چند سال گذشته است که با عنوان بندی فیلم « کازینو » گره خورده است.

« رد کارپت » داستان غنی و پرورش یافته ای برای روایت ندارد. فیلم بسیار ساده آغاز می شود و جوانی را معرفی می کند که زندگی اش را محدود به تماشای آثار اسکورسیزی کرده و حالا هم قصد دارد تا به فرانسه برود تا بتواند اسپیلبرگ را ببیند و فیلمنامه اش را در اختیار او قرار دهد! این طرح ابتدایی داستان دقیقاً به همین سبک و سیاق در مقدمه فیلم به تصویر کشیده می شود ؛ بی آنکه فیلمساز علاقه ای به توضیح دلایل سفر به فرانسه ، آن هم با این سر و شکل داشته باشد.

فارغ از مقدمه ابتدایی فیلم ، « رد کارپت » حتی زمانی که شخصیت اصلی داستانش را وارد فرانسه می کند هیچ ایده مشخصی برای ایجاد موقعیت های طنز ندارد و به دم دستی ترین شکل ممکن شوخی هایی را در قالب صحبت های دو نفره میان یک ایرانی و خارجی در قطار که با کلیشه های آشنایی نظیر عدم دانستن زبان و اشاره به برنامه های اتمی ایران و ... همراه بوده اجرا کرده که حقیقتاً این روزها کمتر کسی پیدا می شود که واقعا از ته دل به آنها http://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_7.jpgبخندد!حتی شوخی های پی آیند عطاران نظیر رد کردن چراغ قرمز در خیابان یا فرار کردن به هنگام مشاهده پوستر فیلمی که بر خلاف باورهای اوست ،توانایی این را ندارند که مخاطب را به خنده وا دارند.

عطاران در ادامه داستان شخصیت دیگری به نام جمال را وارد داستان می کند که در فرانسه زندگی می کند و بطور اتفاقی با شخصیت اصلی داستان آشنا می شود. متاسفانه عطاران اهمیتی به شخصیت جمال و نقش موثر و مکملی که این شخصیت می توانست در فیلم ایفا کند نداشته و متاسفانه جمال بی دلیل وارد داستان می شود و بی دلیل تر حضورش استمرار پیدا میکند و در نهایت بدون دلیل هم از فیلم خارج می شود!

با اینحال به دلیل فرم مستند وار « رد کارپت » گاهی شوخی هایی از بطن موقعیت های فیلم خارج می شود که به لطف حضورِ شخصِ عطاران در راس این موقعیت ها، بامزه و تماشایی از آب درآمده اند. از جمله این موقعیت های جالب حضور برنامه ریزی نشده جیم جارموش و تیلدا سویینتون در محل برگزاری جشنواره در کنار رضا عطاران هست که عطاران هم به بهترین شکل ممکن از این قضیه استفاده کرده است. واکنش و چهره جیم جارموش پس از گفتگوی کوتاهش با رضا عطاران یکی از بامزه ترین و دیدنی ترین لحظات فیلم را شامل شده است.

بدون شک برگ برنده فیلم و عامل فروش « رد کارپت » شخصِ خود عطاران خواهد بود که مانند همیشه توانایی خنده گرفتن از هر مخاطبی را دارhttp://moviemag.ir/images/phocagallery/1/Red_carpet/thumbs/phoca_thumb_l_2.jpgد. اگرچه شوخی های « رد کارپت » چندپارگی دارند و منسجم نیستند با اینحال عطاران کار خودش را انجام داده و فکر میکنم که بهرحال هر مخاطبی حداقل بتواند به چند شوخی وی حسابی بخندد.

اشارات و کنایه های « رد کارپت » هم کم نیستند. فیلم در ظاهر و دکوپاژ حرف چندانی برای گفتن ندارد اما پیامهای اخلاقی بسیاری در خود دارد که البته از هم گسیخته هستند و روند داستان هم به شکلی پیش نمی رود که این پیامهای اخلاقی بتوانند در کالبد شخصیت اصلی داستان نمود پیدا کند.

پیامهای فیلم مخصوصا در یک سوم آخر که شخصیت اصلی داستان پی می برد باید هویت ایرانی خود را در همه حال حفظ کند و دف به دست می گیرد و در خیابانها شروع به نواختن می کند، بطور نامنظمی به سوی مخاطبش شلیک می شود و در پایان هم شخصیت اصلی داستان در حالی که در خیابان از سرما به خود می پیچد ناگهان پرچم ایران را می بیند و تصمیم می گیرد که آن را به دور خود بپیچد. متاسفانه این پیامهای تند و تیز به شکلی غیرهوشمندانه در « رد کارپت » به مخاطب ارائه می شوند آن هم در شرایطی که فیلم ابدا بستر مناسبی برای سوق دادن داستان به چنین مسیری ترسیم نمی کند. « رد کارپت » مجموعه ای از شوخی هایی است که نصف بیشتر آنها نگرفته و گنجاندن پیامهای ناسیونالیستی با این شکل و شمایل را می توان ضعف بزرگ این فیلم به حساب آورد.


 
 
 
 
 
 


تعداد بازدید از این مطلب: 4989
موضوعات مرتبط: سینمای شرق , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

دو شنبه 17 آذر 1393 ساعت : 10:3 بعد از ظهر | نویسنده : م.م
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








اطلاعات کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



آخرین مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
درباره ما
تقدیم به عزیز سفرکرده ام (فاطمه) .گرچه ناگهان مراتنها گذاشتی ولی به دیداردوباره ات امیدوارم،درلحظه موعودی که ناگهان میآید. --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- د رقرونی هم دور وهم نه چندان دور( ایران )باوجود نشیب و فراز های تاریخی بسیارش در بازه های زمانی مکرر،همواره ابرقدرتی احیا شونده و دارای پتانسیل و استعدادبالا برای سیادت برجهان بود .کشورما نه تنها از نقطه نظرقابلیتهای علمی و فرهنگی ،هنری ،ادبی و قدرت نظامی یکی از چندتمدن انگشت شماری بود که حرف اول را دردنیاهای شناخته شده ی آن زمانها میزد، بلکه در دوره هائی طلائی و باشکوه ،قطب معنوی و پرجلال و جبروت جهان اسلام نیز بشمار میرفت . در عصر جدید که قدرت رسانه بمراتب کارآمد تر از قدرت نظامیست باید قابلیتهای بالقوه و اثبات شده ایرانی مسلمان را برای ایجاد رسانه تعالی بخش،درست و کارآمدبه همه یادآوری نمودتا اراده ای عظیم درهنرمندان ما پدید آید درجهت ایجاد (سینمای متعالی)و پدیدآوردن رقیبی متفاوت و معناگرا برای سینمای پوچ ،فاسد و مضمحل غرب و شرق نسیان زده و بالاخص " غول هالیوود"که برکل جهان سیطره یافته است.شاید بپرسید چرا سینما؟...جواب این است : سینما تاثیر بخش ترین رسانه در عالم است و باآن میتوان وجود معنوی انسانها را تعالی دادویا تخریب کرد...و متاسفانه تخریب کاریست که در حال حاضر این رسانه با عمده محصولات خودبه آن همت گماشته است و تک و توک محصولات تعالی بخش آن همیشه در سایه قراردارندو بخوبی دیده نمیشوند چون جذابیت عام ندارندو قادر به رقابت با موج خشونت و برهنه نمایی موجودنیستند. دادن جذابیت و عناصر لذت بخش نوین و امتحان نشده بدون عوامل گناه آلود به محصولات تصویری بگونه ای که بتواند بالذات ناشی از محصولات سخیف و ضد اخلاقی رقابت نماید کاریست بس پیچیده که نیازمند فعالیت خالصانه مغزهای متفکر ومبتکراست و من فکر میکنم این مهم فقط از عهده هنرمندان و متفکران ایرانی برخواهد آمد و شاید روزی که من نباشم محقق گردد...شاید
منو اصلی
موضوعات
لینک دوستان
آرشیو مطالب
نویسندگان
پیوندهای روزانه
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 193
:: کل نظرات : 70

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 25

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 386
:: باردید دیروز : 517
:: بازدید هفته : 903
:: بازدید ماه : 1724
:: بازدید سال : 161155
:: بازدید کلی : 664509
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان CINTELROM و آدرس cintelrom.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.